فلسفه امامت و صفات امام

هفته نامه آل یاسین ـ شماره سوم

« اصی بِهِم دینَهُ، وَ اَتَمَّ بِهِم نُورَهُ، وَ جَعَلَ بَینَهُم و بَینَ اخوانِهِم و بَنی عَمِّهِم و الاذنَینَ فَالاذنَینَ مِن ذَوی ارحامِهِم فُرقاناً بَیِّنا یُعرَفُ بِهِ الحُجَّهُ مِنَ المحجُوجِ، وَ الامامُ مِنَ المَأمومِ، بِاَن عَصَمَهُم مِنَ الذُنوبِ، وَ بَرَّاهُم مِنَ العُیوب و طَهَّرَهُم مِنَ الدَّنسِ، وَ نَزَّهَهُم مِنَ اللبس، وَ جَعَلَهُم خُزان عِلمِه وَ مُستَودَعَ حکمَتِه وَ مَوضِعَ سِرِّه، و ایَّدَهُم بالدَّلائِل، و لولا ذلِکَ لَکانَ الناسُ عَلی سَواءٍ، و لادَّعی امرُ ا… عَزَّ وَ جَلَّ کُلُّ اَحَدٍ، وَ لَمّا عُرِفَ الحَقَّ مِنَ الباطِلِ وَ لا العالِمُ مِنَ الجاهِلِ» (۱)

اوصیاء کسانی هستند که خداوند متعال، دینش را با آنان زنده می کند و نورش را با آنان کاملاً می گسترد و سیطره می دهد. خداوند میان آنان و برادران و عموزادگان و دیگر خویشاوندانشان تفاوت آشکاری گذاشته است که به سبب آن ، حجت از غیر حجت و امام از مأموم شناخته می شود. آن تفاوت آشکار این است که آنان را از گناهان محفوظ و مصون داشته، از عیوب مبرا کرده، از پلیدی پاک گردانیده، از اشتباه منزهشان داشته، آنان را خزانه داران علم و حکمت و پرده داران سر خود قرار داده و آنان را با دلیل ها تأئید کرده. اگر اینگونه نبود، همه مردم با هم یکسان بودند و هر کس می توانست ادعای امامت کند که در این حال حق از باطل و عالم از جاهل تشخیص داده نمی شد.

شرح: این کلمات از جمله مطالبی است که امام زمان (عج) در جواب   نامه ی احمدبن اسحاق مرقوم داشته است. آن حضرت (ع) بعد از اشاره به نکاتی چند به حقیقت و شأن و مقام امامت و امام پرداخته و خصوصیاتی را برای امام بیان فرموده است تا سبب تمایز امام حق از مدعی دروغین امامت باشد:

۱ـ امام کسی است که به سبب او دین خدا زنده خواهد ماند زیرا اوست که در هنگام اختلافات و وقوع فتنه ها و شبهه ها، حق را از باطل تشخیص می دهد و مردم را به دین واقعی هدایت می کند. ۲ـ نور خدا که با رسول خدا (ع) شروع شد با امام تمام و کامل می شود. ۳ـ خداوند متعال در ذریه ی پیامبر، برای تمیز امام از بقیه افراد، اوصافی اختصاصی برای امام قرار داده است تا مردم در امر امامت دچار شبهه نشوند، خصوصا هنگامی که بعضی از ذریه پیامبر ادعای دروغین امامت می کنند. برخی از این ویژگی ها، عصمت از گناهان، دوری از عیوب، طهارت از پلیدی، نزاهت و پرهیز از اشتباهات و … است. اگر این ویژگی ها نبود هر کس می توانست ادعای کند و بدین سان حق و باطل جدا شدنی نبودند و در نتیجه، دین الهی بر جهانیان حاکم نمی شد.

پی نوشت:

۱) الغیبه، طوسی، ص ۲۸۸، ح ۲۴۶  ؛  احتجاج، ج ۲ ، ص ۲۸۰  ؛  بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۹۴ و ۱۹۵، ح ۲۱

آسیب شناسی انتظار

هفته نامه آل یاسین ـ شماره سوم

دکتر حسن بلخاری ـ بخش اول

عنوان بحث و محور کلام«آسیب‌شناسی انتظار» است و قطعاً نه به این دلیل که امروزه مد شده که معمولاً برای هر بحثی یک آسیب‌شناسی هم می‌گذارند و نه قطعاً به این دلیل که ما در قلمرو انتظار و مهدویت بالذات با یک سری آسیب‌ها یا چالش‌هایی روبرو هستیم، هیچ کدام از اینها نیست. ما در فضای پارادوکسیکال و به شدت متناقضی بسر می‌بریم که از یک سو وزیدن نسیم انتظار و مهدویت به ویژه در این ایام شعبانیه، عاملی برای استدام امید، انتظار و قوت روحیه ماست و از سوی دیگر در هیچ قلمروی چون قلمرو انتظار در معرض مهلکه و خطر قرار نداریم. یک سری عوامل وجود دارد که این عوامل سبب شده به همان اندازه که انتظار قله امید ما و عاملی برای شکوفایی جان و روح ما هست، به همان اندازه از زاویه مهدویت، خطرهای جدی را احساس بکنیم.

 ۱۲ مورد را استقصا کرده‌ام، که این عوامل مستقیم به مسأله مهدویت و انتظار مربوط و خطر آفرین است. در برهه‌ای که همه بر مهمیز احساسات انتظار با شدت و قدرت می‌کوبند، می‌خواهم از زاویه‌ای دیگر، خطرات برخورد سطحی با این معنای عمیق را تبیین کنم. فلذا در عرصه‌ای که همه این معنا را تجلیل می‌کنند، باید از آسیب‌ها گفت و گرنه در سال‌های آتی مهم‌‌ترین چالش ما در قلمرو مباحث اعتقادی و امنیتی، مسأله انتظار خواهد شد. نقش جدی و مهمی که حوزه‌ها باید داشته باشند، متأسفانه بدلایلی رها شده است و دانشگاه و سازمان‌‌های دیگر باید عهده‌دار آن شوند و فقدان این همت و تلاش سبب شده که عوامی‌گری به شدت وسیعی در سطح مراسم اعتقادی ما نفوذ بکند که عاشورا و نیمه شعبان به نحوی از دست ما بگریزد.

ضرورت بحث آسیب‌شناسی انتظار به این دلیل است که نقطه امید و قوت ماست و نمی‌خواهیم به نقطه ضعف و چالشی برای بنیان‌هایی اعتقادی ما تبدیل بشود، فلذا اگر همه تجلیل می‌کنند، بگذارید چشمانی هم باشند با آسیب‌شناسی آن، چالش‌ها را گوشزد کنند، که موفقیت فقط تلاش در رسیدن به مقصد نیست بلکه دفع مانع هم هست، به همین دلیل این بحث برای اولین بار مطرح می‌شود. آن ۱۲ عاملی که سبب می‌شود ما بحث آسیب‌شناسی انتظار را جدی بگیریم به این شرح است:

اولین عامل: به گفته وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، شصت نفر در زندان‌ها با ادعای امام زمانی به سر می‌برند، این رقم پایینی نیست. اگر سری فیلم‌های عرفان دم خروسی که وزارت اطلاعات تهیه کرده را ببینید که چگونه بحث انتظار و مسأله مهدویت مورد سوءاستفاده برخی کیدان نامعتقد می‌افتد و بحران به وجود می‌آید ولی برای ما بسیار عجیب است که زمینه جامعه‌شناختی ما آنقدر مستعد است که شصت نفر ادعای امام زمانی می‌کنند و عملکرد آنها رواج پیدا می‌کند و بعد وزارت اطلاعات وارد می‌شود در یک محله و شهرکی شخص را دستگیر می‌کند، اگر کمی تأمل بکنیم مهم کمیت افراد نیست بلکه این روانشناختی آن اجتماعی است که می‌پذیرد و سطح خرد و معرفت آن جامعه آنقدر نیست که این مسأله را دفع کند.

دومین عامل: سه یا چهار ماه پیش در یک یا دو شهر از شهرهای ایران، بین نماز جمعه ۱۵۰ الی ۲۰۰نفر شمشیرها را از زیر قباها بیرون می‌کشند و ندای الله اکبر سر می‌دهند که سید حسنی در عراق ظهور کرده، عاشقان و منتظران به او بپیوندند! بخش مهمی از این افراد از مرزهای عراق وارد ایران شده بودند. ماهیت و ریشه قضیه برمی‌گردد به یک سارق عنوان طلبه که از عراق آمده بود و مقدمات دروس حوزوی را خوانده و موج درست کرده بود، مسأله اصلی به این مجنونین و دیوانگان برنمی‌گردد بلکه به زمینه‌ای برمی‌گردد که جامعه در نگاه اول این موج‌ها را پس نمی‌زند بلکه به نحوی می‌پذیرد.

سومین عامل: جریان اهورا یا پیروز اهورا خالقی یزدی است که قرار بود عصر جمعه مورخ ۸۳/۷/۱۰ با پنجاه هواپیما به ایران بیاید و ایران را تسخیر بکند، از پنجاه و پنج کانالی که در لس‌آنجلس و شهرهای دیگر آمریکا و اروپا وجود دارد نزدیک به ۳۵ کانال مطلق سیاسی نیستند ولی ۱۰ الی ۱۵ کانال فعالیت سیاسی دارند،‌ این کانال‌های تلویزیونی این شخص را اوج هوش و خرد یا «آی کیو» نامیده‌اند. برای اولین بار در تاریخ امنیت جمهوری اسلامی مواجه با این مسأله شدیم.

ساعاتی را که او ذکر کرده بود یعنی عصر یکشنبه مورخ ۸۳/۷/۵ از ساعت ۵ الی ۸ شب مردم بین دانشگاه تهران و میدان ونک راه بروند، این امر محقق شد. ناآرامی در چند شهر وجود داشت و بعضاً هم در یکی از شهرها یک کشته داشتیم، برای اولین بار مشخص شد که از خارج یک جریان یا موجی خفیف در داخل کشور ایجاد شد و محور اصلی اهورای مجنون مسأله ظهور امام زمان بود، یعنی انتخاب روز نیمه‌شعبان یکی از مواردی بود که به نحوی از نکات آسیب‌شناسی انتظار را به ما گوشزد می‌کند.

چهارمین مسأله: پخش شب‌نامه‌هایی به بشارت ظهور آقا بقیه الله. این شب‌نامه‌ها کلام تحریف شده‌ ابراهیم میرزایی در سطح شهر تهران است، ایشان در زمان طاغوت مربی‌ کنگ‌فوی گارد بودند و به هند و چین هم سفر کرده‌اند. با ذن و مدیتیشن و روانشناسی یونگ کامل آشنا شده و ادعای پیغمبری هم کرده است. ما وارد فضا و جایگاهی که بین جوانان دارد نمی‌شویم. در سال ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ در و دیوار تهران و محافل عمومی از بشارت با جهانیان را بر ظهور آقا بقیه الله، ابراهیم میرزایی حجت خدای بر زمین، پخش شد، امسال هم پخش این شب‌نامه‌ها را به شکل دیگر داشته‌ایم.

ادامه دارد …

چشم دل

هفته نامه آل یاسین ـ شماره سوم

چهل روز گذشت، چهل روز آوارگی در دل صحرا، چهل روز اشک و آه و ناله ای که فقط به گوش خدا می رسید. شیاطین گوش آدمها را پر کرده بودند از صدای شیطانی چون صداهای مظلومانه زینب را نمی شنیدند. وعده های شیطان چشمان مغرور جانیان را پر کرده بود، چرا که قامت خمیده زینب را نمی دیدند و اگر می دیدند بر جهل و ستم خود افتخار می کردند.

بعد از ۱۴۰۰ سال هنوز هم ظالمان بر ظلم خود افتخار می کنند و با شیطان گفتگو دارند، هنوز هم خون مظلومان به زمین ریخته می شود و چشمان ظالمان نمی بیند، هنوز هم فرزندان حسین (ع) آواره ی بیابانند و کسی ناله های مظلومانه شان را نمی شنود. در حدیثی شنیده ام که بعد از عاشورا فرزندان حسین (ع) برای همیشه آواره صحرا شدند. در این دوره ای که ظالمان بر ظلم خویش می افزایند، نمی دانم مهدی (عج) پسر دلبند حسین (ع) در کدام صحرا، در کنج کدام خیمه فریاد می زند و آه می کشد و ما هنوز فریب خورده ی شیطانیم و نمی شنویم صدای مظلومانه اش و نجوای غریبانه اش را. شاید چون شیطان گوشهایمان را پر کرده است از وعده های بیهوده، شاید چون گناه بر دیده هایمان پرده انداخته اما دلمان هنوز هم حسینی است، دلمان هنوز هم مهدوی است و اگر نمی بینیم کسی را که باید ببینیم. تقصیر از خودمان است پس:

« چشم دل باز کن که جان بینی

آنچه نادیدنی است، آن بینی»

دلنوشته های شما

هفته نامه آل یاسین ـ شماره دوم

**  السلام علیک یا بقیه ا… / سلام ما را بپذیر ای صاحب اختیار ما، ما در این دنیا فقط دلمان به این خوش است که صاحب اختیار داریم. تو را به جان مادر پهلو شکسته ات ظهور نما و درد همه را دوا نما.

اللهم عجل لولیک الفرج

**  خدایا! ظهور آقا امام زمان (ع) را نزدیک بفرما و وسیله ازدواج و اشتغال برای جوانان را فراهم بفرما.

**  همه جا بروم به بهانه تو // تا مگر برسم در خانه تو //

همه جا دنبال تو می گردم // که تویی درمان همه دردم … // یا اباصالح مددی مولا.

کی نظر می کنی تو به این آه من // کی به کعبه زنی تکیه ای ماه من // یا اباصالح مددی مولا .  

(انا مجنون المهدی)

**  السلام علیک یا صاحب الزمان.

آقا جان اگر بخواهم از فراقت بگویم قلمی که در دست دارم بی جوهر می شود و اشک از چشمانم سرازیر می گردد. می توانم بگویم از دوری تو گل پژمرده ای هستم و همچون شمعی رو به خاموشی این حرف ها را می زنم که بدانی که در غیبت تو شاد نیستم. این حرفها را می زنم که بدانی اشک چشمانم جاری است. ای شاه خوبان برای تسلی دل سوخته دلان بیا و این جهان را از قدم های خود باغ جنان کن.

** آقا جانم سلام!

مولایم حرفی برای گفتن ندارم ولی از خدا می خواهم مرا جزء خدمتکاران و سربازان تو قرار دهد و کمک کن گناهم کم شود. (در انتظار فرجت لحظه شماری می کنم)

**  آقا جان!

ما همه انتظار تو را می کشیم و برای ظهورت دعا می کنیم. امیر عرفه کی می آیی… تا کی ندبه و عهد و سمات و آل یاسین بخوانم.

**  بیا، بیا که سوختم ز هجر روی ماه تو //  تمام عمر دوختم رو چشم خود به راه تو

**  یا امام زمان ! دعا کن تا در ایام سوگواری آقا امام حسین (ع) از نماز دور نشویم و مستحب فدای واجب نشود.

مردم به فکر من نیستند

هفته نامه آل یاسین ـ شماره دوم

یکی از علمای وارسته و برجسته نجف به کربلای معلا مشرف می شود و در حرم مطهر امام حسین (ع) به محضر امام عصر (عج) شرفیاب می گردد. حضرت به او می فرماید: « فلانی ببین اینجا که دعا مستجاب است مردم به فکر من نیستند و برای فرجم دعا نمی کنند.»

سپس حضرت تصرف ولایتی می فرمایند و آن عالم ربانی خواسته های مردم را می شنود که هر کدام برای حوائج خصوصی خود دعا می کنند، حضرت می فرمایند: « شنیدی! حتی یک نفر از زائرین نگفت خدایا فرج حضرت مهدی (ع) را برسان.» 

                                                                       ماهنامه موعود شماره ۱۳ ـ مقاله آقای هاشمی نژاد

من و دل

هفته نامه آل یاسین ـ شماره دوم

مرغ خسته ی دلم بهانه ی او را می گیرد و از جدایی شکوه سر می دهد، معصومانه نگاهش می کنم و می پرسم از چه این چنین زار می زنی؟

غریبانه به من می نگرد و می گوید: از غربت یار.

می گویم: کدامین یار؟

می گوید: همو که هر آدینه لحظه شماری می کنم تا حضورش را به تماشا بنشینم و غروب با نیامدنش زانوی غم بغل می گیرم، همو که اول و آخر آرزوهایم است، همو که ندای غریبانه «امن یجیب»ش آتشم می زند، همو که مستجاب الدعوه است اما آمدنش به من و امثال من وابسته است.

می گویم: چه دنیای عجیبی داری، این همه آرزوهای زیبا، این همه آروزهای رنگارنگ و تو تنها او را   می خواهی؟

دلم می گرید و می گوید: از غربت یارم چه بگویم که تو نمی دنیا یعنی او و او یعنی دنیا، گر چه تو طالب این دنیای رنگارنگ و آرزوهای زیبایش هستی اما من دنیا را می خواهم برای اینکه قدمگاه او باشد، برای اینکه فرصتی داشته باشم تا او را به تماشا بنشینم و بدان که روزی تو هم دلبسته ی دنیای من می شوی … چه بخواهی و چه نخواهی. چرا که او نهایت زیبائیست.

می گویم:از حرف هایت خواندم که عاشقی، حال با این همه عشق برایش چه کرده ای؟

دل ناآرامم یکباره خاموش می شود و آهسته می گوید: هیچ! تنها خواستم درکش کنم که آن هم نشد.

فاتحانه لبخندی می زنم و می گویم: چه بیهوده عشق را معنا می کنی، به چه دل خوش کرده ای؟ اینکه دوستش داری و برای غربتش اشک می ریزی؟ هیچ نکرده ای و ادعای عاشقی می کنی؟

دلم که گویا حرفی برای گفتن ندارد می گرید و بعد بال و پر می گشاید و آماده رفتن می شود ولی در آخرین دم نگام می کند و می گوید: « هیچ بودم و او خواست مست شوم هر چند ناچیز، من کوچکی خود را نمی بینم … به بزرگی یار می نگرم، به مهربانی نگاهش دلخوشم و به دعاهای شبانه اش چشم دوخته ام …»

سپس بال می گشاید و دور می شود از من و من می مانم و پاسخ دندان شکن دلم که هر چه جستجو می کنم جوابی نمی یابم …

غرب و آمادگی های پیش از ظهور

 هفته نامه آل یاسین ـ شماره دوم

خدای تعالی می فرماید:« کافران آنرا دور می پندارند وما آنرا نزدیک می بینیم.» 

(معارج ـ ۶ و۷)

پیشگویی های نوستراداموس: پادشاه اروپا مانند کرکس خواهد آمد. اهالی شمال او را همراهی می کنند. سپاهی بزرگ از سرخ و سفید را رهبری خواهد کرد. آنها رهسپار جنگ با پادشاه بابل خواهد شد. آنگاه مابوس به زودی خواهد مرد. سپس ناگهان انسان منتقم را خواهد دید. سد دست، تشنگی، گرسنگی هنگامی که ستاره دنباله دار گذر کند.

اقدامات غرب برای رویارویی با ظهور

با توجه به شواهد موجود و مدارک انکار ناپذیر، چنین به نظر می رسد که غربیها (آمریکائیان و یهودیها) با بررسی های که در متون کتب اسلامی و پیشگوئیهای دانشمندان غربی انجام داده اند، به این نتیجه رسیده اند که دوره نهایی آخرالزمان فرا رسیده و زمان ظهور منجی نزدیک گشته است. از آنجا که بر اساس منابع یاد شده ظهور منجی با نابودی ابرقدرتها و ستمگران و یهود همراه است، غربیها برای رویارویی با ظهور، به کمک دولت های دست نشانده و با استفاده از نیروهای گسترده نظامی، در صدد اقدامات پیش گیرانه خصوصاً تسلط بر خاورمیانه که محل ظهور امام مهدی (عج) و فرود آمدن حضرت عیسی مسیح (ع) است، برآمده اند تا اوضاع منطقه را کاملاً زیر نظر بگیرند و قیام های زمینه ساز ظهور را در وقت مناسب سرکوب کنند.

اینک به برخی از اقدامات آمریکائیان و یهودیان برای رویارویی با ظهور اشاره می کنیم:

۱ـ زیر نظر داشتن اوضاع مکه

برخی از گزارش ها حاکی از آن است که ماموران امنیتی عربستان صعودی کاملاً مراقب اوضاع شهر مکه اند تا در صورت قیام امام زمان (عج) و یارانش با آن برخورد و مقابله کنند. چنانکه در سال های اخیر دوربینهای تلویزیونی متحرکی در قسمت های مختلف مسجدالحرام کار گذاشته اند، و در این میان یک دوربین ثابت نیز به طور شبانه روزی محل رکن و مقام را ـ که امام زمان (ع) از آنجا قیام می کند و پیام خویش را به گوش جهانیان می رساند ـ زیر نظر دارد.

۲ـ لشکرکشی به خاورمیانه

آمریکا و متحدان قدیمی اش که همگی از ساکنان نواحی شمال کره ی زمینند، از پانزده سال پیش، طی جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۰٫م رفته رفته نیروهای خود را به خاورمیانه آورده اند و با وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، نقل و انتقالات نظامی آنها به این منطقه روز به روز در حال افزایش است. گر چه غربیها با این لشکر کشی های شیطانی در صدد پیشگیری یا سرکوب نمودن قیام امام عصر (ع) می باشند اما غافلند که تجمع گسترده نیروهایشان در سرزمین مسلمانان، چنانکه نوستراداموس در بخشی از نامه اش به پادشاه فرانسه پیش بینی کرده است خود موجب تسریع در امر ظهور امام مهدی (ع) و نزول حضرت عیسی مسیح (ع) برای برقراری عدالت و صلح در جهان خواهد شد. (حضرت عیسی مسیح مختوم نخواهد شد تا اینکه عهد شکنانی که از شمال می آیند،        افزایش یابند.)

         در اینجا توجه خوانندگان محترم را به دو گزارش درباره هدف غربیها از لشکر کشی به خاورمیانه و ماندگار شدنشان در منطقه تا زمان ظهور جلب می نمائیم:

** شخصی از اهل علم از تاجری عربستانی چنین نقل کرد: پس از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱م، و باقی ماندن نیروهای آمریکا در خاورمیانه، از جمله در عربستان صعودی، روزی از افسران آمریکایی پرسیدم: چرا ماندن شما در منطقه به طول انجامید؟ گفت: نظر شما در اینباره چیست؟ گفتم: ما تصور می کنیم شما به خاطر صدام در اینجا مانده اید. گفت: برداشتن صدام برایمان کاری ندارد، ما مانده ایم تا آن اسماعیلی را که می گویند از کنار کعبه قیام می کند از بین ببریم. (زهی گمان باطل و خیال واهی)

** همچنین چندین سال قبل، وقتی نیروهای آمریکایی با سربازان، ناوها و هواپیماهای نظامی خود برای جنگ با عراق و بیرون راندن این کشور از کویت، وارد خاورمیانه و خلیج فارس شدند، یکی از دانشمندان اهل معنا فرمودند: آمریکائیان برای پیشگیری از امر ظهور به خلیج فارس آمده اند و ممکن است در طول سالیان نیروهای خود را جابجا کنند، اما اصل لشکرهایشان تا زمان ظهور امام مهدی (ع) در این منطقه باقی خواهد ماند و سرانجام رو به نابودی می روند و بازگشتی برای آنها نیست.

۳ـ حمله به عراق، ایران و سوریه

از آنجا که عراق روزی پایتخت و مرکز حکومت امام مهدی (ع) برای اداره جهان خواهد بود، سوریه نیز پلی برای ورود به فلسطین و بیت المقدس می باشد و بسیاری از یاران و زمینه سازان حکومت آن بزرگوار ایرانی اند. حمله به این سه کشور از برنامه های اصلی و اهداف مهم یهود و غربیان در پیشگیری از امر ظهور و آزادی قدس است.

باب گراهام رئیس کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا در اینباره چنین اظهار نظر می کند:      « متمرکز شدن دولت جرج بوش بر جنگ علیه ایران موجب انحراف جنگ علیه تروریسم شده است، سوریه و ایران باید از اولین اهداف آمریکا در مبارزه با کشورهای حامی تروریسم باشد … عراق هدف اول جنگ آمریکا محسوب نمی شود بلکه ایران و سوریه باید مورد حمله قرار گیرند.»

امام علی (ع) در روایتی حمله به ایران و عراق و پیامد آن را اینگونه پیش بینی فرموده است: « خراسان (افغانستان) را ویران می کنند و عراق را می گشایند. در این هنگام منتظر قیام صاحب الزمان باشید.»

طبق روایات یاد شده، در سالهای قبل از ظهور عراق به دست دشمنان جهان اسلام فتح می شود، منطقه عمومی شام از جمله کشور سوریه زیر سلطه و نفوذ غربی ها و اسرائیل قرار می گیرد و برای ایران نیز خرابی هایی بر اثر جنگ به بار می آید، اما فتح نمی شود. زیرا ایران محل تجدید قوای لشکر سید خراسانی و پایگاه سیدحسنی و یارانش برای فتح مجدد عراق، آزادسازی سوریه و قدس و لشکرکشی به اروپاست و چنانکه از کلام امام استفاده می شود، حمله دشمنان به این دو کشور در حکم بازی با دم شیر بوده، فعال شدن سیستم دفاعی تشیع را در پی دارد و به ظهور امام زمان (ع) می انجامد. البته آمریکا و دیگر متحدان غربی و منطقه ای آن، پس از جمله به عراق و ایران، درگیر جنگ جهانی شده، هدف تهاجم زمینی و حملات موشکی روسها و چینیها قرار می گیرند و سرانجام با قیام یمنی و خراسانی باقیمانده نیروهایشان در خاورمیانه و آسیای مرکزی نابود می شوند و یا به غرب می گریزند.

حدیث و شرح حدیث

هفته نامه آل یاسین ـ شماره دوم

« انی لَاَمان لاهلِ الارضِ کَما انَ النجوم امان لاهلِ السَماءِ» (۱)

همانا من امان و مایه ایمنی برای اهل زمینم، همانگونه که ستاره ها، سبب ایمنی اهل آسمانند.

امام زمان (عج)

شرح:

این کلام قسمتی از جواب هایی است که امام زمان (ع) در پاسخ به نامه ی اسحاق بن یعقوب فرموده است. اسحاق در این نامه از علت غیبت سوال می کند.

حضرت بعد از جواب و بیان علت غیبت، به این نکته اشاره دارد که وجود امام در غیبت بی فایده و اثر نیست؛ از فواید امام این است که وجود او سبب ایمنی برای اهل زمین است؛ همانگونه که ستارگان آسمان مایه ایمنی برای اهل آسمانند. در روایات صحیح دیگری نیز به همین مضمون اشاره شده است. در آن روایات آمده است: اگر حجت در زمین نباشد، زمین و اهل آن دگرگون و مضطرب خواهند شد.

در تشبیه امان بودن امام زمان (ع) برای اهل زمین، به امان بودن ستارگان برای اهل آسمان وجوه تشابهی نهفته است که به دو مورد از آنها اشاره می کنیم:

۱ـ همانگونه که از جهت تکوینی، وجود ستارگان و کیفیت وضع آنها موجب امان و آرامش کرات و سیارات و کهکشانهاست، وجود امام زمان (ع) نسبت به موجودات زمین نیز چنین است.

۲ـ همانگونه که به سبب ستارگان، شیاطین از آسمان ها رانده شدند و امان و آرامش برای اهالی آسمان ها، از جمله ملائکه فراهم شد، وجود امام زمان (ع) نیز تکویناً و تشریعاً سبب طرد شیاطین از اهل زمین، خصوصاً انسان ها خواهد بود.

پی نوشت:

۱ـ کمال الدین، ج ۲، ص ۴۸۵، ح ۱۰ ـ الغیبه، شیخ طوسی، ص ۲۹۲، ح ۲۴۷ـ احتجاج، ج ۲ ، ص ۲۸۴ ـ اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۷۲ ـ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۴۰ ـ الخرائج و الجرائح ، ج ۲، ص ۱۱۱۵  ـ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱، ح ۱۰

** بر چهره دلربای مهدی (عج) صلوات **

آیا در قرآن کریم مهدویت مطرح شده است؟

 هفته نامه آل یاسین ـ شماره دوم

پاسخ:

۱ـ قرآن منبع اصلی همه ی معارف و قوانین اسلامی است و در حقیقت به منزله ی قانون اساسی همه قوانین اسلامی است. همانگونه که در قانون اساسی هر کشور اصول و اهداف و مسئولیت های ارگان ها و نهادها به صورت کلی و بدون شرح و توضیح کامل ثبت شده و شرح و تببین آن به عهده ی قانون های عادی است، در قرآن نیز برخی از معارف اسلامی به صورت کلی و مجمل بیان شده و تفسیر و توضیح آن بر عهده پیامبر اکرم (ص) نهاده شده است. در مورد مهدویت نیز چنین است.

ریشه اصلی این تفکر قرآن است که در چند آیه نابودی ستم را پیش بینی کرده و پیروزی پارسایان، صالحان و مستضعفان را نوید داده و فرجام کار را از آنِ پرهیزگاران دانسته و بشارت داده که در پایان جهان، نیکوکاران حاکم خواهند شد. در تفسیر این آیات روایات فراوانی از پیامبر و ائمه (ع) نقل شده است که بنا بر آنها حکومت امام مهدی (ع) در آخر الزمان همان حکومت مستضعفان و صالحان است که در قرآن بشارت به آن داده شده است. خداوند در ۳۶۵ آیه که در هشتاد سوره آمده است، به صورت کلی درباره مهدویت سخت گفته است. بیش از پانصد روایت از پیامبر و ائمه (ع) در تفسیر این آیات (۱) نقل شده است، از باب نمونه به چند آیه و روایت بسنده می کنیم:

الف) « و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلم ائمه و نجعلهم الوارثین» (۲) ؛ ما   می خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.

سلمان فارسی (ره) گوید: رسول خدا (ص) فرمود: خداوند هیچ پیامبر و رسولی را نفرستاد مگر آنکه برای او دوازده تعقیب فرستاد. پس نام یازده امام را شمرد و فرمود: سپس فرزندش محمد بن الحسن المهدی (عج) است که به امر پروردگار قیام می کند. (۳)

ب) « و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون »

در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: بندگان شایسته ام وارث حکومت زمین خواهند شد.

در تفسیر این آیه محمدبن عبدا… بن حسن از امام باقر (ع) نقل کرد که آن حضرت فرمود: « مراد از آیه قائم آل محمد (ص) و یارانش می باشند. » (۴)

ج) « امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفا و الارض» (۵)

و با کسی که دعای مضطر و گرفتار را اجابت می کند هنگامی که او را می خواند و بلاء و سختی را برطرف می سازد و شما را خلفای زمین قرار می دهد …

امام باقر (ع) در تفسیر این آیه ضمن حدیث مفصلی سخنرانی امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ را در موقع ظهور در مکه بیان می فرماید. « اولین کسی که با او بیعت می کند، جبرئیل است و سپس بیش از سیصد نفر با او بیعت خواهند نمود. (۶)

پی نوشت:

۱ـ معجم الاحادیث الامام المهدی، ج۵

۲ـ قصص ـ ۵

۳ـ دلائل الامامه ، ج ۵، ص ۲۶۲

۴ـ تأویل الآیات، ج ۱، س ۳۳۳ و معجم الاحادیث الامام المهدی ، ج ۵، ص ۲۶۲

۵ـ نمل ـ ۶۲

۶ـ تفسیر عیاشی ، ج ۲، ص ۵۶

پیک بهار

هفته نامه آل یاسین ـ شماره دوم

« کسی ز پشت نقاب غبار در راه است

به ملک منتظران شهریار در راه است

به زمهریر نشستیم روزگاری چند

بدان امید که پیک بهار، در راه است»

بهار در راه است و منتظران بهار خانه هایشان را آماده ورود بهار می کنند. این روزها همه مشغول غبار روبی منازلند تا وقتی بهار می آید شرمنده ی عطر و طراوتش نشوند، تا وقتی بهار می آید بهتر حسش کنند، تا وقتی بهار می آید، آسمان را باور کنند و طلوع خورشید را از پشت ابرهای زمستان ببینند و اینها همه نشانه امید است. انتظار و امید به محول شدن احوال به بهترین حالها و بهترین حال در زیباترین شرایط ممکن است.

اما نمی دانم آیا طعم واقعی بهار را بدون او می توان حس کرد؟ آیا می توانیم به دور از سیمای پاک خورشید یخ های قلبمان را آب کنیم؟… نه! ما فقط غبار خانه هایمان را پاک می کنیم، اما قلب هایمان سالهاست غبار آلوده است … اگر اینگونه نبود که امام زمان (ع) تا به حال آمده بودند.

پس بیائید بهار واقعی را با غبار روبی دلهایمان دعوت کنیم، چون نوروزهایمان دیگر « روزِ نو» نیست، نوروز مانند روزهای دیگر سال کهنه شده، بیائید کاری کنیم تا نوروز امسال نوروز واقعی شود. از همین امروز شروع کنیم … چیزی به نوروز نمانده و پیک بهار در راه است.

 (امام زمان (عج)