امروز : چهارشنبه، ۹ آبان ۱۴۰۳

آخرین مطالب ارسالی سایت

نامه ای برای همه جوانان ایران

انتشار در: 10 می 2013

نامه امام خمینی (ره) به مرحوم حاج سید احمد خمینی (ره)

نامه ای برای همه جوانان ایران

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله و اصلاه و السلام علی رسول الله صلی الله علیه و آله
وصیتی است از پدری پیر که عمری را با بطالت و جهالت گذرانده، و اکنون به سوی سرای جاوید می رود با دست خالی از حسنات و نامه أی سیاه از سیئات، با امید به مغفرت الله و رجاء به عفو الله است به فرزندی جوان که در کشاکش با مشکلات دهر، و مختار در صراط مستقیم الهی ( که خداوند به لطف بیکران خود هدایتش فرماید) یا خدای ناخواسته انتخاب راه دیگر ( که خداوند به رحمت خود از لغزش ها محفوظش فرماید).
فرزندم، کتابی را که به تو هدیه می کنم شمه أی است از صلاه عارفین و سلوک معنوی اهل سلوک، هر چند قلم مثل منی عاجز است از بیان این سفرنامه. واعتراف می کنم که آن چه نوشته ام از حد الفاظ و عباراتی چند بیرون نیست، و خود تا کنون به بارقه أی از این شمه دست نیافتم.
پسرم، آنچه در این معراج است غایه القصوای آمال اهل معرفت است که دست ما از آن کوتاه است (عنقا شکار نشود دام بازگیر «۱») لکن از عنایات خداوند رحمان نباید مأیوس شویم که او جل و علا دستگیر ضعفا و معین فقرا است.
عزیزم، کلام در سفر از خلق به حق، و از کثرت به وحدت، و از ناسوت به مافوق جبروت است، تا حد فناء مطلق که در سجده اول حاصل شود، و فناء از فناء که پس از صحو، در سجده دوم حاصل گردد. و این تمام قوس وجود است من الله و الی الله. و در این حال، ساجد و مسجودی و عابد و معبودی در کار نیست: « هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن.» «۲»
پسرم، آنچه در درجه اول به تو وصیت می کنم آن است که انکار مقامات اهل معرفت نکنی، که این شیوه جهال است، و از معاشرت با منکرین مقامات اولیاء بپرهیزی، که اینان قطاع طریق حق هستند.
فرزندم، از خودخواهی و خودبینی به درآی که این ارث شیطان است، که به واسطه خودبینی و خودخواهی از امر خدای تعالی به خضوع برای ولی و صفی او «جل و علا» سرباز زد. و بدان که تمام گرفتاری های بنی آدم از این ارث شیطانی است که اصل اصول فتنه است، و شاید آیه شریفه ی « و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله (بقره/۱۹۳) در بعض مراحل آن، اشاره به جهاد اکبر و مقاتله با ریشه فتنه که شیاطین بزرگ و جنود آن، که در تمام اعماق قلوب انسان ها شاخه و ریشه دارد، باشد. و هر کس برای رفع فتنه از درون و برون خویش باید مجاهده نماید. و این جهاد است که اگر به پیروزی رسید همه چیز و همه کس اصلاح می شود.
پسرم، سعی کن که به این پیروزی دست یابی، یا دست به بعض مراحل آن. همت کن و از هواهای نفسانیه، که حد و حصر ندارد، بکاه، و از خدای متعال جل و علا استمداد کن که بی مدد او کس به جایی نرسد. و نماز، این معراج عارفان و سفر عاشقان، راه وصول به این مقصد است. و اگر توفیق یابی و یابیم به تحقق یک رکعتِ آن و مشاهده انوار مکنون در آن و اسرار مرموز آن، ولو به قدر طاعت خویش، شمه أی از مقصد و مقصود اولیای خدا را استشمام نمودیم، و دورنمایی از صلاه معراج سید انبیاء و عرفا علیه و علیهم و علی آله صلواه و السلام را مشاهده کردیم، که خداوند منان ما و شما را به این نعمت بزرگ منت نهد. راه بس دور است و بسیار خطرناک و محتاج به زاد و راحله ی فراوان، و زاد مثل من یا هیچ یا بسیار اندک است، مگر لطف دوست جل و علا شامل شود و دستگیری کند. عزیزم، از جوانی به اندازه أی که باقی است استفاده کن که در پیری همه چیز از دست می رود، حتی توجه به آخرت و خدای تعالی. از مکاید بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده صلاح و اصلاح در زمان پیری می دهد تا جوانی با غفلت از دست برود و به پیران وعده طول عمر می دهد. و تا لحظه ی آخر با وعده های پوچ انسان را از ذکر خدا و اخلاص برای او باز می دارد تا مرگ برسد، و در آن حال ایمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، می گیرد. پس در جوانی که قدرت بیشتری داری به مجاهدت برخیز، و از غیر دوست جل و علا بگریز، و پیوند خود را هر چه بیشتر ـ اگر پیوند داری ـ محکمتر کن، و اگر خدای نخواسته نداری، تحصیل کن، و در تقویتش همت گمار، که هیچ موجودی جز او جل و علا سزاوار پیوند نیست. وپیوند با اولیای او اگر برای پیوند به او نباشد، حیله ی شیطانی است که از هر طریق سد راه حق کند. هیچ گاه به خود و عمل خود به چشم رضا منگر که اولیای خلص خدا چنین بودند و خود را لاشی ء می دیدند، و گاهی حسنات خود را از سیئات می شمردند. پسرم هر چه مقام معرفت بالا رود، احساس ناچیزیِ غیر او جل و علا بیشتر شود.
در نماز، این مرقاه وصول الی الله، پس از هر ستایش «تکبیر»ی وارد است، چنانچه در دخول آن «تکبیر» است، که اشاره به بزرگتر بودن از ستایش است، ولو اعظمِ آن که نماز است. و پس از خروج، «تکبیرات» است که بزرگتر بودن او را از توصیف ذات و صفات و الفعال می رساند. چه می گویم، کی توصیف کند! و چه توصیف کند! و کی را توصیف، و با چه زبان و چه بیان توصیف کند! که تمام عالم، از اعلی مراتب وجود تا اسفل السافلین، هیچ است و هر چه هست او است، و هیچ از هستی مطلق چه تواند گفت. و اگر نبود امر خدای تعالی و اجازه ی او جل وعلا، شاید هیچ یک از اولیاء سخنی از او نمی گفتند، در عین حال که هر چه هست سخن از اوست لاغیر، و کس نتواند از ذکر او سرپیچی کند که هر ذکر، ذکر او است. « وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه»(اسراء/۲۳) و «ایاک نعبد و ایاک نستعین» (حمد/۴) که شاید از لسان حق خطاب به همه موجودات است « وان من شی ء الا یسبح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم» (اسراء/۴۲) این نیز به لسان کثرت است، و گرنه او حمد است و حامد است و محمود: « ان ربک یصلی» همانا پروردگار تو نماز می گزارد … (اصول کافی، ج۲، ص۳۲۹)، « الله نور السماوات و الارض» (نور/۳۵)

پسرم، ما که عاجز از شکر او و نعمت های بی منتهای اوییم، پس چه بهتر که از خدمت به بندگان او غفلت نکنیم که خدمت به آنان خدمت به حق است، چه که همه از اویند. هیچ گاه در خدمت به خلق الله خود را طلبکار مدان که آنان به حق منت بر ما دارند، که وسیله خدمت به او جل و علا هستند. و در خدمت به آنان دنبال کسب شهرت و محبوبیت مباش که این خود حیله شیطان است که ما را در کام خود فرو برد. و در خدمت به بندگان خدا آنچه برای آنان پر نفع تر است انتخاب کم، نه آنچه برای خود یا دوستان خود، که این علامت صدق به پیشگاه مقدس او جل و علا است.
پسر عزیزم، خداوند حاضر است و عالم محضر اوست، و صفحه ی نفس ماها یکی از نامه های اعمالمان. سعی کن هر شغل و عمل که تو را به او نزدیک تر کند انتخاب کن که آن رضای او جل و علا است. در دل به من اشکال مکن که اگر صادقی، چرا خود چنین نیستی، که من خود می دانم که به هیچ یک از صفات اهل دل موصوف نیستم، و خوف آن دارم که این قلم شکسته در خدمت ابلیس و نفس خبیث باشد، و فردا از من مؤاخذه شود، لکن اصل مطالب حق است اگر چه به قلم مثل منی که از خصلت های شیطانی دور نیستم. و به خدای تعالی در این نفسهای آخر پناه می برم و از اولیای او جل و علا امید دستگیری و شفاعت دارم.
بارالها، تو خود از این پیر ناتوان و احمد جوان دستگیری کن، و عاقبت ما را ختم به خیر فرما، و با رحمت واسعه ی خود ما را به بارگاه جلال و جمال خود راهی ده.

والسلام علی من اتبع الهی
شب ۱۵ ربیع المولود ۱۴۰۷
روح الله الموسوی الخمینی

تعداد مشاهده : 1,982 بازدید
نويسنده : HamidReza
نظرات : بدون ديدگاه

دیدگاه های کاربران

بدون دیدگاه

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.