پس از شهادت امام حسن عسگری(ع)…
انتشار در: 14 جولای 2014
اختلاف مردم پس از شهادت امام حسن عسگری(ع)
یاران (امام حسن عسکری) پس از او به فِرَق متعدّد تقسیم شدند :
۱- گروهی گفتند که حسن بن علی نمرده است و زنده و مهدی قائم است و او را هیچ پسر نبود و غائب شد و نشاید که بمیرد!.
چنانکه ملاحظه میشود عدّهای از پیروان امام حسن عسکری وفات آنحضرت را انکار کردند زیرا برای آنحضرت فرزندی قائل نبودند و ناگزیر خودش را قائم شمردند!!.
۲- گروهی گفتند که درگذشت و پس از مرگ، زندگی را از سر گرفت و او مهدی قائم است زیرا بنابه روایتی که رسیده قائم آن است که پس از مرگ برخیزد و قیام کند و فرزندی از وی باقی نمانده باشد!.
ملاحظه میکنید که دستهای از پیروان امام حسن عسکری به روایتی استناد میکردند که میگفت قائم آن است که پس از مرگ، برخیزد و قیام کند و این گروه برخلاف گروه پیشین مرگ آنحضرت را انکار نمیکردند ولی چون فرزندی برایش قائل نبودند، لذا مانند گروه پیشین خودش را قائم شمردند!.
۳- گروهی ازشیعیانش گفتند درگذشت وبرادرش جعفر پس¬از وی به امامت نشست. چه حسن وی را جانشین خویش ساخت و او نیز این أمر را پذیرفت و امامت به وی رسید!.
۴- گروهی گفتند که «أبو جعفر محمّد بن علی»۱ بنابه وصیّت پدرش امام بود و به اسم و رسم او را به امامت معیّن کرده بودند و جایز نیست امامی که امامتش اعلان و ثابت شده و به درستی پیوسته (یعنی امام هادی)، بر کسی جُز امام اشارت کند ولی چون هنگام وفات محمّد بن علی فرا رسید بر آن شد که برای جانشینی خود کسی را پیدا کند تا [رازها و وسائل مربوط به] امامت را به وی سپارد و نمیدانست که امامت را دوباره به پدرش واگذارد و او را جانشین خود سازد زیرا امامتِ وی از طرف پدر و جدّش تثبیت شده بود، دیگر اینکه جایز نبود با وجود پدرش، أمر و نهی کند و کسی را برگزیند که با او در أمر و نهی شریک باشد زیرا امامت بروی، پس از درگذشت پدرش ثابت میگشت ناچار امامت را با غلامی خرد سال و استوار و زینهارداری که «نفیس» نام داشت و خدمتگزار او بود، درمیان گذاشت و کتابها و دانشها و افزار جنگ و آنچه راکه (از روا و ناروا) أمت بدان نیاز مند بود، به وی سپرد و به او وصیّت کرد هرگاه پدرش را مرگ فرا رسد همه آن چیزها را به برادرش جعفر سپارد و کسی بر این راز جُز پدرش آگاه نشد. این کار را از آن روی کرد تا به وی تهمتی نبندند و آن راز پوشیده ماند. چون أبوجعفر محمد درگذشت أهل خانه و کسانیکه به أبومحمد حسن بن علی گرایشی داشتند، از آن داستان آگاه شدند …. از روی رشک و بَدسِگالی به «نفیس» دشنام دادند و در پی آزار او بر آمدند! «نفیس» برخویشتن بترسید و از تباهی وصیّت و بطلان أمر امامت بهراسید، جعفر را بخواند و وصیّت محمّد را با وی درمیان گذاشت و چنانکه فرموده بود راز امامت را به وی باز گفت و آنچه را که ابوجعفر محمّد بن علیّ بدو سپرده بود به وی باز داد…. این گروه امامت حضرت عسکری را باور نداشته گفتند پدرش او را جانشین خود نساخته و وصیّت خویش را درباره محمّد تغییر نداده و نامزدیِ وی به امامت درست بوده و بدین جعفر را امام دانسته و در این موضوع به گفتگو برخاستند.
۵- گروه دیگرکه پارسایان ایشان «عبدالله بن بُکَیر» وهمگنان او بودند، امامت حضرت
عسکری را پس از پدرش پذیرفتند و گفتند چون امام عسکری فرزندی نداشت و درگذشت لذا جایز است امام بعد از او برادرش جعفر باشد.
درحالیکه گروه شماره ۳ معتقد بودند حضرت عسکری خود برادرش جعفر را به جانشینی خویشتن منصوب فرموده است!.
۶- گروهی گفتند امامت به «محمّد بن علی» که در روزگار پدرش درگذشت، بازگشته و گفتند که حسن و جعفر هر دو دعوی باطل میکردند!!.
۷- گروهی گفتند که چون هشت ماه از مرگ حسن بگذشت و او را پسری پدید آمد؟! [بنابراین] کسانی که گویند وی را در روزگار خویش فرزندی بود سخنشان دروغ و گفتارشان پریشان و بیفروغ است. اگر او را در حقیقت فرزندی بودی، پوشیده و پنهان نماندی چنانکه چیزهای دیگر پنهان نماند. چون درگذشت از وی فرزندی باز نمانده بود و در این سخن جای هیچ ستیز و گفتگو نیست.
۸- گروهی گفتند که أصلاً حسن را فرزندی نبود زیرا پس از آزمایش و جستجوی بسیار او را پسری نیافتیم. اگر گوییم که او بمرد و وی را در نهان فرزندی بود لازم آید که چنین سخنی را درباره هر مردِ بیفرزندی که مرده باشد بتوان گفت و نیز ممکن است ادّعا کنیم که پیغمبر را پسری بوده که پس از وی به جای او نشسته است!.
۹- گروهی گفتند که حسن بن علی و پدر و نیاکان وی درگذشتهاند و بنابه أخباری که رسیده مردن ایشان به راستی پیوسته است و این اخبار را دروغ نتوان داشت و همچنین صحیح است که امامی پس از حسن نبود زیرا همانسان که پیغمبری پس از محمّدص قطع گشت روا بوَد که امامت نیز قطع شده و رشته آن بگسلد.
۱۰- گروه دیگر کسانی بودند که چون از ایشان پرسیده شد آیا جعفر امام است یا کسی دیگر؟ گفتند ما نمیدانیم در این باره چه بگوییم و نمیدانیم امامت از پشت حسن است یا از برادران او!.
۱۱- گروهی گفتند که حسن بن علی پسری داشت که او را محمّد نامید و به وی اشارت کرد و منتظراند ظهور کند.
پی نوشت ها:
۱- منظور همان پسری است که قبل از وفات حضرت علیّ النَّقی درگذشت و امام هادی ابتدا او را به عنوان پیشوای پس از خود معرّفی فرموده بود
پست های مرتبط با این مطلب
تعداد مشاهده : 1,681 بازدید
نظرات : بدون ديدگاه