امروز : پنج شنبه، ۱ آذر ۱۴۰۳

آخرین مطالب ارسالی سایت

حکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام

انتشار در: 09 نوامبر 2016

حکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام

حکومت واحد جهانى امام محمد مهدى علیه السلام در حقیت، پاسخى است به نگرانى بشر از آینده ى خود. شیعیان، اینده ى روشنى را براى زندگى انسان پیش بینى مى کنند وامید به زندگى در قالب (انتظار فرج) به زندگى شیعیان، معنا وگرمى مى بخشد.

یک شیعه، هیچ گاه از آینده ى خود نگران نیست، چنان که اکثر متدّینان به ادیان نیز نگران نیستند وآینده ى بشر را تحت لواى مصلح کل، روشن مى بینند، ولى آموزه هاى شیعى این امتیاز را دارد که از روشنى ووضوح فراوان برخوردار است.

با دقّت در دعوت وآموزه هاى اسلام، معلوم مى گردد که هدف اش متّحد کردن ملّتها وبرداشتن دیوار امتیازات واعتبارات لغو وبى اثر وبرقرار کردن کلمه ى واحد وهمکارى وارتباطى است که ریشه وپایه آن، کلمه ى توحید وایمان وعقیده به آن است.

اسلام مى خواهد تمام اختلافات وجدایى ها را که به نام هاى گوناگون پدید آمده، با عقیده ى توحید از میان بردارد. اختلافات نژادى، طبقاتى، ملّى، وطنى، جغرافیایى، مسلکى، حزبى، زبانى، همه باید از میان برود وسبب امتیاز وافتخار نباشد، حتّى باید اختلافات دینى هم، کنار گذاشته شود وهمه باید تسلیم فرمان خدا باشند: (قُلَ تَعالوَا الى کَلَمهٍ سَواءٍ بَیَننا وبَنیَکُمْ…)(۱) اسلام، براى بشر، رسیدن به چنین روزى را پیش بینى کرده ودر حدودى که وظیفه ى تشریع است، مقدّمات آن را نیز فراهم ساخته وعملى شدن آن را موکول به آماده شدن زمینه ى کامل آن کرده است.

همان طور که در مطلب پیشین (جهانى شدن) اشاره شد، جریان اوضاع جهانى وپیشرفت هایى که نصیب بشر در امور مادّى وصناعى شده است وروابط نزدیکى که به واسطه ى وسائل ارتباط کنونى با هم پیدا کرده اند، همه را به یک اتحاد واقعى وهمکارى صمیمانه ى روحانى وبرادرى حقیقى بیش تر محتاج کرده است. هر چه جلوتر برویم، این احتیاج را بیش تر احساس مى کنیم؛ یعنى، آن دهکده ى جهانى که دانشمندان غربى در قرن بیستم احتمال آن را داده اند، اسلام، در هزار وچهارصد سال قبل، با تأکید فراوان وقطعیّت وحیمیّت، آن را خبر داده وحتّى کیفیت وقوع آن ونحوه ى حکومت در آن دهکده ى جهانى ورهبرى آن نظام را به طور وضوح وآشکارا، معیّن کرده است وخبر داده که دین حاکم در آن حکومت جهانى، اسلام، وپیروزى از آنِ مستضعفان وصالحان وغلبه ى ایمان بر کفر است وحاکم آن حکومت، شخصى از تبار ابراهیم وبنیره محمّد صلى اللّهُ علیه وآله وسلّم وفرزند زهرا وعلى سلام الله علیهم است ونام او، (محمد) وکنیه ى او (ابوالقاسم) ولقب او، (قائم) است.

اینک به برخى از آیات وروایات این مضوع واین که (روزى خواهد آمد که دین غالب در روى کره ى زمین، دین اسلام است) و(پیروزى از آنِ مستضعفان است) و(صالحان وارث زمین اند) و(در همه ى جاى کره زمین، عدل حاک خواهد شد) و(این که همه ى دین ها در عصر ظهور حضرت مهدى علیه السلام خواهد بود)، اشاره مى کنیم وتفصیل آن را به کتب مفصّل وا مى گذاریم.

(وَلَقَدْ کَتَبْنا فى الزَّبُورِ مَنِ بَعْدِ الذِّکَرِ أنَّ الْأَرَضَ یَرِثُها عِبادِى الصَّالحونَ)(۲)؛ در زبور داوود نوشته ایم که صالحان از بندگان من، وارث زمین خواهند شد.

در تفسیر مجمع البیان طبرسى، ذیل این آیه، از امام باقرعلیه السّلام نقل شده که آن حضرت فرمود: (وَهَمْ اَصْحابُ الْمَهدْی فی آخِرِالزَّمانِ؛ آنان، همان یاران حضرت مهدى علیه السلام در آخرالزّمان اند).

(وَعَدَ اللَّه الّذینَ آمَنوّ فَیِکَمَ وَعَمَلَو اَلصالِحاتِ لِیَستَخِلفَنَّهُمْ فى الأَرضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الّذْینَ مِنْ قَبلِهِمْ وَلَیمَکِّنَنَّ لَهُمْ دیْنَهُمُ الَّذِى ارتَضى لَهَمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهمَ مِنْ بَعْدِ خَوفهِمِ أمَنْا…).(۳)

در این آیه ى شریف، سه وعده ى صریح به مؤمنان وارسته وداراى عمل صالح داده شد است:

۱- استخلاف در زمین؛ یعنى، حکومت، در کلّ کره ى زمین. به عنوان نمایندگى خدا که حکومت حق وعدالت است.

۲- تمکین دین؛ یعنى، نفوذ معنوى وحکومت قوانین الهى بر تمام پهنه ى زمین.

۳- تبدیل خوف به امنیّت؛ یعنى، برطرف شدن تمام عوامل ترس وناامنى وجایگزاین شدن امنیّت کامل وآرامش در همه ى روى زمین.

در تفسیر مجمع البیان ذیل این آیه از امام زنى العابدین علیه السّلام نقل شده کره فرمود: (هُمْ – وَاللَّهِ! – شیَعتُنا أهْلُ البَیْتِ یَفْعَلُ اللهُ ذالک بِهْمِ عَلى یَدَى رَجَل مِنَّا وَهُوْ مَهْدّىِ هَذِه الأمّهِ؛ این گروه به خدا قسم! – همان پیروان ما هستند که خداوند به وسیله ى مردى از خاندان ما، این موضوع را تحققّ مى بخشد واو، مهدى این امّت است).

(هُوَ الَّذى أَرْسَلَ رَسُولَهَ بِالْهَدى وَدینِ الحَقّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الْدین کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمَشرکُوْنَ)(۴)؛ خداوند، رسول خود را با هدایت ودین حق فرستاد تا دین حق او، بر همه ى ادیان، غالب آید. هر چند مشرکان به این کار راضى نباشند.

در روایت آمده که على علیه السّلام هنگام تلاوت این آیه از یاران خود پرسید: (آیا این پیروزى حاصل شده است؟). گفتند: (آرى). فرمود: کَلاَّ! فَوَ الذَّى نَفْسی بَیدهِ! حَتَّى لایَبْقى قَرْیَهٌ إلاَّ وز یُنادى بِشَهادَهٍ أنْ لا إلهَ إلَّا اللهَ بَکْرَهً وَعَشیتاً؛ نه! سوگند به کسى که جانم به دست او است! این پیروزى، آشکار نمى شود مگر زمانى که هیچ آبادى روى زمین باقى نماند، مگر آن که صبح وشما بانگ لا إله إلاَّ الله از آن به گوش رسد.(۵)

امام باقرعلیه السّلام فرمود: (إنَّ ذالکَ یَکُونَ عَنِدَ خُرو أقَرّ بِمَحِمَّدٍ؛ این پیروزى. به هنگام قیام هدى علیه السلام از آل محمد صلى اللّهُ علیه وآله وسلّم خواهد بود؛ آن چنانکه هیچ کس در جهانى باقى نمى ماند مگر آن که اقرار به رسالت محمد صلى اللّهُ علیه وآله وسلّم، خواهد کرد).

از این آیات وروایات به روشنى استفاده مى شود که:

۱- سرانجام، صالحان اند که وارث کلّ زمین اند، نه شرق یا غرب، جنوب یا شمال آن.

۲- افراد شایسته. جانشین پیشینیان در کلّ کره ى زمین اند وقدرت شان در همه جاى عالم ظاهرى شود.

۳- دینِ اسلامِ غالب بر همه ى ادیان، در جاى جاى کره ى زمین حاکم خواهد شد.

۴- همه ى این ها در عصر ظهور حضرت مهدى علیه السلام واقع خواهد شد.

نتیجه این که حکومت مهدى علیه السّلام حکومتى جهانى خواهد بود واین حکومت واحد جهانى، جزء وعده هاى الهى است که تخلّف ندارد؛ زیرا، (إنَّ اللَّهِ لا یَخلفَ المیعاد).(۶)

بنابراین، اعتقاد به تشکیل حکومت واحد جهانى، نشئت گرفته از قرآن کریم وروایات اهل بیت علیهم السّلام است که خداوند وعده ى تحقّق آن بر اداره وتخلّفى نخواهد داشت.

۳- مقایسه وتمایز

پس از روشن شدن معناى جهانى شدن وحکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام اینک جاى طرح سؤالاتى است که در مقدمه به آن ها اشاره شده است.

در پاسخ این پرسش ها مى گوییم، یقیناً، نمى توان حکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام را منطق با جهانى شدن دانست، هر چند اگر جهانى شدن به صورت طبیعى خود به پیش برود، مى تواند زمینه ساز آن حکومت باشد، امّا همین که صاحب نظران دنیا، در اصل تشکیل حکومت واحد جهانى، با اسلام مکتب تشیع همنوا شده اند، خود، امرى ارزش مند است؛ زیرا، تا دیروز، تشکیل حکومت واحد جهانى تحت نظر امام معصوم، براى دنیا قابل پذیرش نبود وآن را به صورت امرى عجیب وباورنکردنى مطرح مى کردند، ولى امروزه، خود، آن را به صورت قطعى وامرى اجتناب ناپذیر مى دانند. بنابراین، جهان، به تدریج، خود را براى پذیرش حکومت واحد جهانى آماده مى سازد، زمینه ى فکرى بشر براى اجراى این طرح مهیا مى شود. اگر تا دیورز، حکومت واحد جهانى، صرفاً یک عقیده ى اسلامى شیعى بود، امروز، انان هستند که انسان ها را به پذیرش واجراى این طرح که امرى ضرورى وحیاتى است، دعوت مى کنند وموضوع جهانى سازى چیزى غیر از این نیست.

به هر حال، جهانى شدن، تنها در همین حدّ از انطباق کلّى با حکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام است وگر نه کسى نمى تواند جهانى شدن را کاملاً منطبق با حکومت حضرت مهدى علیه السلام بداند. حکومتى را که اسلام مطرح کرد، داراى خصوصیّایت است که اساساً در فکر محدود بشر نمى گنجد تا طرح ان را بدهد. بر فرض که حکومت پیشنهادى بشر، روزى در دنیا پیاده شود، یقیناً، همانند سایر سازمان هاى بین المللى، وسیله اى براى تسلّط اقویا بر ضعفا وگسترش ظلم مدرن در علام، وسرانجام، باعث زحمت وسلب آزادى وآسایش مردم خواهد بود؛ وبربر اساس ایمان به خدا واعتقاد به روز جزا واعتقاد واقعى افراد به حقوق وآزادى هاى دیگران، به وجود نمى آید. بنایراین، چنین حکومتى، نه به وجود مى آید ونه بر فرض وجود، ضامن اجرایى خواهد داشت ونه شهوات وغرائز آدمى را که محرک او در جنگ وفتنه است، مهار مى کند ونه مى تواند یک برادرى ایمانى وانسانى در عالم به وجود آورد، امّا حکومت واحد جهانى که در اسلام مطرح است، هم ضامن اجرایى دارد وهم عقیده وایمان از آن پشتیابانى مى کند وهم مردم را برادر مى سازد وهم غرائز وامیال را راهنمایى مى کند.

در پایان، به برخى از امتیازات حکومت مورد نظر اسلام وبر حکومت جهانى در جهانى سازى دنیا، اشاره مى کنیم:

۱- حکومت واحد جهانى اسلامى، تحت رهبرى افراد صالح ووارسته وشخصیّت هاى برجسته ى دینى که معصوم از خطا ویا تالى تِلوِ معصوم اند، ایجاد مى شود وقانون خدا در آن جامعه حاکم است، ولى حکومت واحد جهانى پیشنهادى، تحت نظر واشراف قدرت مندان وزورمداران وستمگران ایجاد مى شود.

شاید این مدّعا، (حق وتو)یى است که آنان براى خود در سازمان ملل گذاشته اند. توضیح آن که جهاین شدن، به سازمان ملل احتیاج دارد، لذا سازمان ملل به وجود آمد. طبیعى بود که در دنیاى مرتبط ودنیایى که خطر جنگ ونزاع وکشمکش آن را تهید مى کرد، سازمان ملل براى پیشبرد اهداف اش نیاز به چیزى داشت که (منشور ملل) نام گرفت، وفى آنان دخالت کردند وحقوق بشرى نوشتند که منافع ناعادلانه آنان را تأمین کند، قدرت هایى مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه و… دست به دست هم دادند وامتیازى به نام (حق وتو) را براى خود قرار دادند. تا در مقابل تصمیمات عاقلانه ى دنیا که مخالف منافع آنان است، بایستند!

(حق وتو) حقّى ظالمانه وخطرناک است که آنان براى خود قرار داده اند. در حکومت واحد جهانى ودر خانواده ى بزرگ بشریّت کسانى که سرتاپا اسیر هواى نفس اند واز لحاظ اخلاقى منحط وذلیل اند ونمى توانند فراتر از تعصبات خود عمل کنند وبسیار مغرور وظالم ومتعصب اند وهمه ى بشریّت را در خدمت خود مى بینند، (حق وتو) دارند. این حقّ وتو، سبب مى شود که جهان را به دوران دیکتاتورى اوّل برگردانند وقانون جنگل را حاکم کنند که هر کس زورش بیش تر است، باقى بماند وضعیف ترها نابود شوند؛ یعنى، همان چیزى که امروزه شاید آنیم و(وتو)هایى که امریکا به نفع اسراییل وبر ضرر فسلطینیان ستمدیده در سازمان ملل اعمال مى کند.

اینجا است که مى گوییم، حکومت جهانى پیشنهادى آنان، یا محّقق پیدا نمى کند واگر هم تحقّق پیدا کند، هیچ ضمانت اجرایى براى اجراى صحیحى آن در جهت منافع وسعادت ورفاه بشر وجود ندارد.

۲- امتیاز دیگر جامعه ى جهانى اسلامى، بر جهانى شدن، این است که محور تمام یک مورد در این جامعه، خدا واحکام خدا است وتعالیم اسلامى براى ادارهى جامعه ى جهانى کافى است، ولى در جهانى شدن وجهانى سازى. محور، قوانین موضوعه ى بشرى والحاد وحاکمیّت سکولاریسم است.

۳- در حکومت جهانى حضرت مهدى علیه السلام دین اسلام، تنها دین حاکم بر جهان خواهد بود، چنان که دین وسیاست نیز از هم تفکیک ناپذیرند وبلکه سیاست وحکومت؛ در خدمت دین واهداف متعالى آن است، در صورتى که در وضعیت جهانى شدن، دین، مخصوصاً اسلام، جایگاه روشنى ندارد.

۴- در حکومت جهانى حضرت مهدى علیه السلام قرآن، محور زندگى بشر قرار مى گیرد. حضرت على علیه السلام فرمود: (وَیَعَطِفُ الرأىَ عَلَى القرآنِ اذا عَطَفُو القَرآنَ عَلَى الرأىِ؛(۷) در آن هنگام که مدرم قرآن را به رأى خود تفسیر کنند، امام زمان علیه السلام، اراء ونظر مدرم را تابع قرآن قرار خواهد داد).

از این کلام امیرالمؤمنین علیه السّلام استفاده مى شود که در عصر حکومت مهدى علیه السلام محور همه چیز وهمه آراء وعقاید، قرآن خواهد بود، در حالى که در وضعیّت جهانى شدن، نه تنها قرآن، در جامعه ى بشرى محور نیست، بلکه کوشش مى شود که قرآن از صحنه خارج شود واگر هم در برخى از جوامع، حضور کم رنگى دارد، سعى مى شود که آیات قرآن را طبق نظر خود تفسیر کنند.

۵- حکومت جهانى امام مهدى علیه السلام بر محور توسعه ى اخلاقى، اجتماعى، امنیّتى استوار است، در حالى که جهان کنونى ما، از بحران معنویّت در رنج است، وامنیّت نیز چه در سطوح فردى وچه سطوح عمومى وملّى وجهانى، به خطر افتاده است واز طرفى آن چه به عنوان اهرم قدرت است، براى کشورهاى قدرت مند به رسمیّت شناخته شده است.

۶- توسعه ى علمى، از ویژگى هاى بارز حکومت جهانى امام مهدى علیه السلام است در حدیث شریف از امام صادق علیه السّلام مى خوانیم: اَلَعِلَمُ سَبْعَهَ وَعْشِرُوْنَ حَرْفاً فَجَمیعُ ما جاءت بِهِ الرسُلُ، حَرْفانِ، فَلَمْ یَعرفِ الناسَ حَتَّى الَیَوْمَ غیرالْحَرْفَیْنِ فَإذا قامَ قائِمُنا خَرَجَ الْخَمْسهَ وَالْعشْرىَ حَرْفاً فَبَثَّها فی النَّاسِ وَضَمَّ إلَیتها الْحَرْفَیْنُ حَتَّى یَبَثَّها سَبْعَهَ وعِشْرْینَ حَرَف؛(۸) علم ودانش، بیست وهفت حرف است. تمام آن چه پیامبران الهى براى مدرم آوردند، دو حرف بیش نبود ومردم تاکنون جز آن دو حرف را نشناخته اند، امّا هنگامى که قائم ما قایام کند، بیست وپنج حرف دیگر را آشکار ودر میان مردم منتشر مى سازد ودو حرف دیگر را با آن ضمیمه مى کند تا بیست وهفت حرف، کام ومنتشر گردد. در عصر جهانى شدن، دانش پیشرفته، در انحصار کشورهاى خاصّى است واین کشورهاى از انتقال آن به کشورهاى دیگر جلوگیرى مى کنند.

۷- حکومت جهانى حضرت مهدى علیه السلام حکومتى است مبتنى بر آموزه هاى حیاتى ودینى. در حالى که جهانى شدن، پیامد وحاصل آگاهانه وناآگاهانه پیشرفت هاى سیاسى، اقتصادى. فن آورى، ودر اترابط با نظام سرمایه دارى وسلطه طلبى است.

۸- حکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام مشروعیّت خود را از خدا دارد وبه تعبیر دیگر، حکومت ولایى است که حاکم آن از طرف خدا منصوب است واز ناحیه ى مردم نیز مورد پذیرش است؛ یعنى، حکومتى است که از یک سو مبتنى بر تأیید الهى است واز سوى دیگر، مورد رضایت مردم است، در حالى که در جهانى شدن، مشروعیّت حکومت جهانى، از ناحیه ى مردم است، آن هم با هزاران فریب کارى که در گرفتن آراى مردم به کار مى رود.

۹- حکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام بر مبناى حاکمیّت عقل است؛ زیرا، عقل انسان ها، در عصر ظهور، به کمال مى رسد. در حالى که حکومت بر اساس جهانى شدن، بر منابى هواهاى نفسانى وتمایلات حیوانى شکل مى گیرد.

در حدیثى از مام باقرعلیه السّلام مى خوانیم: (اِذا قامَ قائمُنا وَضَعَ اللهُ یَدَهُ عَلى رُؤوُسِ الْعِبادِ فَجَمَع بِها عَقَوْلُهَمْ وَکَمُلَتْ بِها اَخلاقُهْم؛(۹) هنگامى که قائم ما قیام کند،خداوند، دست اش را بر سر بندگان مى گذارد وعقول آنان را با آن، کامل وافکارشان را پرورش داده تکمیل مى کند).

۱۰- در حکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام به خاطر توسعه اى که در دانش وعقل بشر پیدا مى شود، تمامى ظرفیّت هاى اقتصادى طبیعت، کشف مى شود وسرمایه. در حدّ وفور، در اختیار است وسیستم توزیع نیز درست عمل مى کند، لذا اثرى از فقر وشکاف طبقاتى وجنوب وشمال وکشرهاى پیشرفته وعقب مانده، مشاهده نمى شود. در این حکومت، جایى را نمى توان دید که آباد نشده باشد. همه جا یک سان از مواهب طبیعت برخوردار خوانید شد. در این رابطه، روایات فراوانى است که به بعضى از آنها اشاره مى شود:

وَاِنَّهُ یَبلُغُ سُلطانُهُ المَشرقَ وَالمَغَربَ وتَظْهُر لَهُ الکنوزُ وَلا یَبْقى فی الأرَضِ خَرابٌ إلاَّ یُعَمُّرِهُ؛(۱۰) حکومت او، شرق وغرب جهان را فرا خواهد گرفت وگنج هاى زمین برا او ظاهر مى شود ودر سرتاسر عالم، جاى ویرانى باقى نخواهد ماند مگر این که آن را آباد خواهد ساخت.

إذا قامَ الْقائِمُ… وَأخْرَجَتِ الأَرْضَ بَرَکاتِها وَرَدّ کُلُ حَقِّ إلِى أهَلِهِ…(۱۱)

أبُشّرُکُمْ بِالَمَهدی یَمْلَأُ الأرْضَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ جوراً وَظُلَماً… یُقَسّمُ الْمالَ صَحاحاً فَقالَ رَجَلٌ: (ما مَعْنى صَحاحاً؟) قال: (بالتَّسویَه بیَنَ النَّاسِ)(۱۲)؛ شما را به ظهور مهدى بشارت مى دهم، زمین را پر از عدل مى کند، همان گونه که پر از جور وستم شده است… واموال را به طور صحیح بین مردم تقسیم مى کند شخصى پرسید: (معناى تقسیم صحیح چیست؟). فرمود: (به طور مساوى بین مدرم تقسیم مى کند).

با چنین برنامه اى، یقیناً، شکاف هاى طبقاتى حاکم نخواهد شد، در حالى که در نظام هاى اقتصادى حاکم بر جهان، شکاف هاى اقتصادى وحشت ناکى وجود دارد. شکاف شمال وجنوب، شکافى است که به اجماع صاحب نظران توسعه، میان کشورهاى توسعه یافته وعقب مانده وجود دارد. وجود کشورهاى فقیر وبدهکار در این عالم، بهترین شاهد بر مدعا است.

۱۱- طبق کلام امیرالمؤمنین علیه السّلام در حکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام مؤمنان، به دور او اجتماع مى کنند، واز افراد فاسق وفاجر وکافر، در آن حکومت اثرى نیست: فأَذا کانَ ذالکَ ضَرَبَ یَعْسُوبُ الدینِ بذَنْبِهِ فیَتحُمعونَ إلَیْه کَما یَْتَمِعُ قُزَعُ الْخریف؛(۱۳) هنگامى که وضع بدین منوال شد، پیشواى دین منوال شد، پیشواى دین، خشم گیرد وآمادگى خود را اعلام کند. در این موقع، مؤمنان به سرعت در اطراف اش جمع شوند، همانند اجتماعى ابراهاى پائیزى.

در جهانى شدن، مومنان واقعى، جایگاهى ندارند واطراف حاکمان وقدرت مندان را افراد هواپرست ولاابالى گرفته اند. آنان، اساساً، حکومت وسیاست را از دین جدا مى دانند وبه تعبیر دیگر، در این نوع حکومت، جایى بارى مؤمنان نیست.

۱۲- الهى شدن، خواسته هاى بشر در هنگام حکومت جهانى حضرت مهدى علیه السلام است: یَعَطِفذ الْهَوى عَلَى الْهُدى إذا عَطَفُو الْهُدى عَلَى الْهَوى(۱۴)؛ او، خواسته هاى نفسانى را تحت اشعاع هدایت الهى قرار مى دهد، هنگامى که مدرم هدایت را تحت الشعاع هواى وهوس خویش قرار داده اند.

در عصر جهانى شدن، کوشش، بر طرد فکر الهى وسعى در تبعیّت از هواهاى نفسانى است.

۱۳- در عصر حکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام اجتماع گمراهان پراکنده مى شود وحق جویان گرد هم جمع مى شوند: دَویَصْدَعُ شَعباً ویَشَعَبُ صَدَع؛(۱۵) او، جمعیّت هاى گمراه وستمگر را پراکنده مى کند وحق جویانِ پراکنده را به دور هم گرد آورد.

در جهانى شدن، ستمگران عالم به هم مى پیوندند وحق جویان را پراکنده مى سازند.

۱۴- در حکومت جهانى حضرت مهدى علیه السلام ستمگران وطاغوتیان وکارگزاران به کیفر مى بینند ونیکان پاداش مى گیرند وتشویق مى شوند: ألا وَفىِ غَدٍ – وَسَیَأتى غَدٌ بِمالا تَعَرِفَونَ یأخُذُالوالی مِنْ غَیْرِها عَمَّالَها عَلى مَساوى أعْمالِه؛(۱۶) آگاه باشید! فردا که فردایى است ناشناخته – کسى بر شما حکومت خواهد کرد از غیرخاندان حکومت ها. او، عُمّال ورؤساى حکومت ها را بر اعمال بدشان کیفر مى دهد.

در عصر جهانى شدن، درست قضیّه ب عکس است به جنایتکاران مانند شارون (نخست وزیر اسرائیل) لقب (مصلح) مى دهند وبه فرمانده ناو آمریکایى که دستور شلیک موشک را به هواپیماى مسافرى ایران داد ونزدیک سیصد تن مسافر بیگناه را کشت، جایزه مى دهند وفلسطینى هاى محروم وحزب الله ستم کشیده را لقب، تروزیست، مى دهند.

۱۵. حکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام بر اساس عدل وقسط اداره مى شود، وجایى از کره زمین نیست که در آن عدل گسترده نشود. در روایات متعدد، تعبیر به (یَمْلَأُ) – یعنى زمین از عدل پر مى شود – شده است. رسول خداصلى اللّهُ علیه وآله وسلّم فرمود: (یَخْرَجَ رَجَلٌ مِنْ أهْل بَیتِى یُواطِى ءُ اِسْمُهُ اِسْمى وخُلْقُهُ خُلْقی فَیَمْلَأُها عَدْلاً وَقسْطِاً کَما مُلِئَتْ کَما مُلئَتْ ظُلْماً وَجَورا؛ مردى از اهل بیت علیهم السّلام من خروج مى کند که اسم او، اسم ن، خلق اؤ، مانند خُلْقِ من است. زمین را از عدل وقسط پر مى کند، همان گونه که از ظلم وجور پر شده است.

حاکمان در حکومت هاى عصر جهانى شدن، خود، از ستمگران اندو چنان در زمین عمل مى کنند که گویا دشمن عدل اند واساساً این که قبل از آمدن حضرت مهدى علیه السلام جهان پر از ظلم وستم مى شود، در همان عصر جهانى شدن است که ظلم فراگیر در زمین تحقّق پیدا مى کند.

امتیازات حکومت واحد جهانى حضرت مهدى علیه السلام منحصر در همین پانزده مورد نیست، بلکه ما، در حدّ نیاز یک مقاله، به آن ها اشاره کردیم. به امید آن که ره پویان آن حضرت، در آینده، امتیازات بیش ترى را مطرح کند.

پى نوشت ها:

(۱) آل عمران / ۶۴.

(۲) انبیا: ۱۰۵.

(۳) نور: ۵۵.

(۴) صف: ۹٫

(۵) مجمع البیان، ذیل آیه کانهم از سوره ى صف.

(۶) آل عمران: ۹٫

(۷) نهج البلاغه، ج ۱۳۸.

(۸) بحار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.

(۹) بحار، ج ۵۲، ص ۳۲۸.

(۱۰) منتخب الاثر، ص ۴۸۲٫

(۱۱) بحار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.

(۱۲) عقدالدرر، باب هفتم، ص ۲۰۷.

(۱۳) بحار، ج ۲، ص ۳۴۲٫

(۱۴) نهج البلاغه، خ ۱۳۸.

(۱۵) نهج البلاغه، خ ۱۵۰.

(۱۶) نهج البلاغه، خ ۱۳۸.

تعداد مشاهده : 1,113 بازدید
نويسنده : HamidReza
نظرات : بدون ديدگاه

دیدگاه های کاربران

بدون دیدگاه

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.