شکوه هستی
شکوه هستی
مقام زیبایی ها را از دریاچۀ هستی گلچین می کنم ، از دفتر روزگار زیباترین واژه ها را برمی گزینم ،از دفتر آسمان پرفروغ ترین ستاره را می چینم وتمام زیبایی ها را تقدیم تو می کنم که سزاوار بهترین هایی چرا که هستی ام را از تو می دانم پس قلب تپنده ام را پذیرا باش.
نگاه خسته ام در پس سکوت شب می شکند وقلب اقیانوسی ام در تلاطم امواج بلا سر فرود می آورد اما زندگی برایم رؤیایی می شود آن هنگام که تنها بهانۀماندنم تو باشی ومن روزی ظهورت را به نظاره بنشینم پس تا همیشه چشم به راهت می نشینم ای یاس سپید! اما نه آرام وخاموش که شهر به شهر ،کوچه به کوچه وخانه به خانه به دنبالت می گردم سراغت را از منارۀ قلب های عاشق می گیرم . آن قدر جست وجویت می کنم تا آسمان لب بگشاید وراز غربتت را فاش کند، تا کوهها به سخن در آیند وراز صبوریت را فریاد بزنند ومن تا آخرین دم منتظر حظورت می نشینم ای شکوه هستی.
نسرین سلطانی
ادم را خنده می اندازین
سلام
منظورتون رو بیشتر توضیح بدین.