اشتیاق دیدار
اشتیاق دیدار
شوق دیدار یار را شاید نتوان برای همگان یک وظیفه شمرد، این وظیفۀ عاشقی است.
این تکلیف سوختگان هجران است.
آن کس که فراق حضرت مهدی (ع) بی تابش کرده، آن کس که دوری رخ یوسف فاطمه خواب را از چشمانش گرفته، آن کس که غیبت مولایش راحت و آرامش و آسایش را از او سلب نموده، به چیزی جز دیدار نمی اندیشد.
« بر من دشوار است که مردم را ببینم اما تو دیده نشوی» (۱)
دعای ندبه که مناجات زاری کنندگان از فراق ولی عصر (عج) است، سرشار از این جلوه های شوق است. گویا امام صادق (ع) که خود از مشتاقان حضرت قائم (ع) بودند، دعای ندبه را به عنوان فراقنامه ای پر سوز و گداز، در بین شیعه به ودیعت نهاده اند تا چگونگی شرح اشتیاق را به سوخته بالان آتش فراق بیاموزند.
« جانم فدای تو ای امام زمان، ای نهایت آرزوی مشتاقان، ای کسی که هر زن و مرد با ایمانی دیدار تو را تمنا می کنند و به یاد تو فریاد برمی دارند و در فراق تو ناله و زاری می کنند. » (۲)
مولای ما! سوز عطش به درازا کشید، کی آن زمان فرا می رسد که از آب گوارای دیدارت سیراب شویم؟
« متی ترانا و نراک؟»
« کی می شود که تو ما را ببینی و ما تو را؟» (۳)
پی نوشت:
۱، ۲ و ۳ـ فرازهایی از دعای ندبه