در آن جلسه مهم چه گذشت؟
در آن جلسه مهم چه گذشت؟
جلسه بسیار مهمی بود، یک جلسه با دو شرکت کننده … در این جلسه راجع به مسائل بسیار مهمی صحبت شد …
اما شرکت کنندگان جلسه چه کسانی بودند؟
اول: او که یکتاست و همتایی ندارد. نام: خدا، نه زاده شده و نه فرزندی دارد.
دوم: نام: محمد (ص)، پدر: عبدا…، لقب: امین و آخرین فرستاده خدا
مکان جلسه: عرش الهی.
اما موضوع جلسه چه بود؟
آنچه که در آینده اتفاق خواهد افتاد …
و اما شرح جلسه:
* خدا: محمد!
ـ محمد (ص): بلی! ای خدای من!
* محمد! فرشتگان درباره چه جیزی بحث می کنند.
ـ نمی دانم.
* محمد! چرا وزیر، برادر و جانشین بعد از خودت را مشخص نکردی.
ـ به نظر شما چه کسی را انتخاب کنم؟
* من از میان همه آنها علی را برایت انتخاب کردم.
ـ علی؟! همین پسر عمه ام منظور شماست.
* آری! ای محمد، علی وارث تو و وارث علم پس از تو و پرچمدارت است. او پرچم حمدت در روز قیامت را در دست دارد و صاحب حوض توست و مومنان امتت هر کس بر این حوض وارد شود بدست او سیراب می شود.
و خداوند ادامه داد …
* محمد عزیز! من قسم خورده ام، قسمی به حق که دشمن تو و خاندانت از آن حوض آبی نخورند. ای محمد! همه پیروان تو وارد بهشت می شوند مگر کسانی که خودشان نخواهند.
ـ خدای من! یعنی کسی هست که نخواهد وارد بهشت بشود؟ و از آن دوری کند؟
* آری!
ـ چگونه نمی خواهند؟
* محمد! از میان همه بندگانم تو را انتخاب کردم و جانشین بعد از تو را هم. او را برایت به مانند هارون برای موسی قرار دادم و محبتت را در قلبش نهادم و پدر فرزندانت قرار دادم. بعد از تو حق علی بر امت تو، مثل حق تو بر آنها در زمان زنده بودنت است. هر کس حق او را انکار کند حق تو را انکار کرده و هر کس ار ولایتش سر باز زند از ولایت تو سر باز زده. و هر کس از ولایت تو دوری کند از داخل شدن به بهشت دوری کرده است.
محمد (ص) در این لحظه به شکرانه نعمتی که خدا به او بخشیده بود به سجده افتاده و در این لحظه خداوند فرمود:
* محمد! بلند شو و از من بخواه تا به تو ببخشم.
محمد بلند شد و عرض کرد:
ـ ای خدای کریم! امت مرا بعد از من بر ولایت علی (ع) متحد کن تا همه آنها در روز قیامت در کنار حوض کوثر به ملاقات من بیایند.
* محمد! من قبل از آنی که بندگانم را خلق کنم در میان آنها حکم کردم و با آنان اتمام حجت کردم تا هر کس را که بخواهم هلاک کنم و هر کس را بخواهم هدایت کنم. من بعد از تو علمت را به علی دادم و او را وزیر و جانشین بعد از تو قرار دادم، هر کسی که در دلش کینه او را داشته باشد کینه تو را به دل دارد و هر که کینه تو را به دل داشته باشد کینه من در دلش است و هر کس او را دوست بدارد انگار تو را دوست داشته و هر کس تو را دوست داشته باشد انگار مرا دوست داشته است. من از علی یازده راهنما (مهدی) می آفرینم که همه شان از نسل تو و از فرزندان دخترت هستند و آخرینشان کسی است که حضرت عیسی پشت سرش نماز می خواند و زمین را از عدل و داد پر می کند همانطور که از ظلم و ستم پر شده بوده، به واسطه او نجات می دهم و از عذاب می رهانم و هدایت می سازم و از گمراهی جلوگیری می کنم. به دستان او کوران را بینا می کنم و بیماران را شفا می دهم.
ـ ای خدای بی همتای من! ای سرور من! او کیست؟
* آن هنگام که علم فراموش شده و جهل آشکار شود، آن موقعی که قاریان قرآن بسیار اما عمل کنندگان به آن کم می شوند، آن هنگام که قتل و کشتار بسیار گردد و دانشمندان و طلابِ هدایت کننده کم و راهنمایان به گمراهی و خائنان و شاعران فراوان بشوند و پیروان تو قبرهایشان را مسجد کنند.
زمانیکه قرآنها تنها بعنوان زیور باشند و مساجد آراسته شوند و ظلم و ستم و فساد بسیار شود و امت تو به منکر دستور بدهند و از معروف جلوگیری کنند و مردان با مردان و زنان با زنان ازدواج کنند و مسئولان کافر بشوند و اولیایشان نابکار و یارانشان ظالم و دانشمندان و محققانشان گناهکار گردند. در این هنگام سه بار زمین امتش را در خود فرو می برد، یکبار در مشرق، یکبار در مغرب و یکبار در جزیره العرب.
در آن زمان بصره هم به دست یکی از فرزندان تو خراب می شود و سیاهان آفریقایی به فرمان او عمل می کنند و یکی از فرزندان امام حسین (ع) قیام می کند و دجال از شرق خروج می کند و سفیانی ظاهر می شود. در این هنگام محمد (ص) عرض کرد: بعد از من این فتنه ها کی اتفاق می افتد؟
و خداوند برای او شرح داد همه اتفاقات را تا روز قیامت.
و به این ترتیب این جلسه بسیار مهم در مورد شخصی که جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد به پایان رسید. (۱)
پی نوشت:
۱ـ کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج۱، ص ۴۶۹ ـ با تلخیص و تغییر